تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انجمن ادبی مولانا سنگان و آدرس anjomanmolana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
بخش 5- ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند
دست بگشاد و کنارانش گرفت
همچو عشق اندر دل و جانش گرفت
پادشاه عاشق عشق مجازی هنگام ملاقات مرد اسمانی اغوش محبت و احترام خویش را گشود
و بر دست وی بوسه ادب زد و او را با احترام خاص مخصوص بزرگان معنایی در کنار خویش قرار داد
مسایل السلوک
موضوع مهمی که ملای رومی در این بخش جلیل بدان میپردازد مبحث رعایت احترام برگزیدگان الهی است
بزرگان دارای کبریایی خاص هستند که احترام انان احترام به حقیقت است
مولانا میفرماید
الهی بیزارم ز غیر ذات تو
غیر نبود انکه باشد مات تو
انانیکه که فنا خدایند و افسران درگاه او بینهایت قابل احترام بحدی خداوند در نحوه رفتار در مقابل مردانش غیور هست که پیامبر فرمود
که خداوند به من وحی فرمود
که هر کس دوست من را بیازارد در واقع من را ازرده است و اماده باشد برای جنگ با من
پس احترام و محبت به دوستانش واجب و لازم و ضروری است
قران مملو از این امر است که هر گاه برگزیدگان به نفرین دست را بلند کردند اجابت گردیده
و هرگاه خیری خواستند مقبول حق شده است
انشالله که خداوند ما را در دعای مردان درگاهش شزیک گرداند
سالها باید تا مردی پیدا شود
بایزید اندر خراسان و اویسی در قرن
------------------------------------
دست و پیشانیش بوسیدن گرفت
وز مقام و راه پرسیدن گرفت
این بیت هم در ادامه بیت قبلی در
تکریم مردان خداست که باید ایشان را در جان و دلی خویش جای داد
در مصرع دوم
به این مهم پرداخته میشود که مردان خدا چی نبی چه ولی هر کدام دارای جایگاهی هستند که پادشاه از ان مرد اسمانی از رتبه و راه عقیدتی وی سوال نمود
مسایل السلوک
مولانا سربازی
در فتوای کوه ون میفرماید
هر بنده مقرب به مقدار قربی که دارد دارای جایگاه است
خداوند در سوره بفره اول شروع جز سه میفرمایید
تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض
این انبیا فضیلت دادیم بعضی را بر بعضی دیگر
و این نص صریح کلام وحی همان فتوای فقیه عصر مولانا سربازی در متفاوت بودن جایگاه محرمان خدا میباشد
----------------------------------------------
پرس پرسان میکشیدش تا بصدر
گفت گنجی یافتم آخر بصبر
شاه داستان هنگامی مرد خدا را زیارت نمود در حین اینکه از طریق و مقام ان خکیم روحانی سوال میکرد
او را با احترام به بالاترین جای مجلس کشاند
و گفت نهایتا نتیجه شکیبایی خویش را بدست اوردم چون به ذات مقدس و بابرکت هدیه الهی رسیدم
-------------------------------
گفت ای نور حق و دفع حرج
معنیالصبر مفتاح الفرج
حاکم بدان حکیم الهی عنوان نمود ای هدیه و انعام بزرگ حق و ای زایل کننده تمامی گره ها و مشکلات
تو در حقبقت مصداق واقعی حدیت نبوی ع هستی
که پیامبر فرمود
صبر کلید گشایش است
--------------------------------
ای لقای تو جواب هر سئوال
مشکل از تو حل شود بیقیل و قال
ای پیک اسماتی در حقیقت ملاقات با تو خود به تنهایی پاسخ هر سوالی است
و من باور دارم بدون کثرت گفتار بیهوده مشکل من با تدبیر تو حل خواهد شد
مسایل السلوک
یکی از مواردی که در عرفان بدان اعتقاد هست
دیدار نافذ مردان خداست انان با تصرفی که خداوند به انان عنایت کرده کارهای صعب و دشوار روزمره مردم رو گشایش میدهند
و در وظیفه مهم تر به مشکلات معنایی ناقصین اگاهی دارند به اذن خدا
و برای هر گرفتار نفسی نسخه ای حقیقی تجویز می نمایند
و نهایتا اینکه اهل عرفان جایگاه ویژه ای به نگاه اهل دل قایلند
انان که با یک نظر خاک را کیمیا کنند
ایا بود که گوشه چشمی به ما کنند
کما اینکه صحابه در وادی شریعت از همه امت بصرف نگاه معنای سید عالم ع برتری خاص یافتند
که در دیدگاه مذاهب هیچ کس را در نیل به انان در مقام امکانی نیست
--------------------------------------
ترجمانی هرچه ما را در دلست
دستگیری هر که پایش در گلست
مولانا در این بیت حجت را برای اهل طریق تمام کرده چقدر عالی به توصیف انسان کامل پرداخته
ای ولی خدا تو به رازهای درون ما اگاه هستی و چون دانایی به مشکلات و تعلقات ما پس انانی که در گل مادیات گرفنارند مدد میکنی
مسایل السلوک
ملا رومی
به اهل طریق ارمان عرفان را روشن بیان میفرماید
که ای مرید شخصیت مراد
یعنی تصرف در تمامی امورات
استاد فروزانفر میفرماید
یعنی همانگونه که ملاقات با معشوق برای عاشق پاسخگویی هر سوالی است
وصول به ولی کامل و مرد خدا برای طالب همین حالت را دارد
زیرا پیر تمام مطلوب مرید است چنانکه معشوق تمام ارزوی عاشق است و پس از وصول به مطلوب و معشوق مشکلی در را نمی ماند
پیر مشرف است بر خواطر سالک و از این رو ترجمان و بازگو کننده اسرار و ضمایر او نیز میتواند باشد و چون مرید را به مقام کشف می رساند و در اشراق را به روی او میگشاید حاجت به بحث و مناظره نیست
و مشکلات بی قال و قیل از پیش پای سالک بردارد
و از نظر دیگر سوال و بحث تا وقتی است که وصول حاصل نشده و طالب در راه است
ولی پس از رسیدن و یافتن دیگر محلی برای پرسش باقی نمی ماند
استاد فروزانفر
شرح مثنوی
ج ۱ص ۷۹
--------------------------------------
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
ان تغب جاء القضا ضاق الفضا
این ابیات در استقبال انسان کامل و مدح اوست
افرین خوش امدی ای برگزیده حق و ای مقبول پروردگار
اگر تو از ما دور شوی ما به قضا گرفتار شویم و فضای معنایی ما تنگ خواهد شد
مسایل السلوک
استقبال از مردان برگزیده حق سنت است همانگونه که از پیامبر در ورود به مدینه با دف و خواندن اشعاری در مدح ایشان به عمل امد
گفتن الفاظ محبت امیز در شان مردان خد
ا سپاسگذاری از مقام کبریایی انان است
و در این مراسم الهی چهرهایی ایمان و نفاق تمیز داده میشود
انانیکه در دل نور ایمان دارند از مدح صاحبان ایمان کامل مسرور میگردند و اشک میریزند
و انانیکه چهره نفاق دارند ظاهرا موافق اما در دل نگران و پریشان هستند
و عده ای علنا به مخالفت بر میخیزند
چنانکه در تشریف فرمایی مبارک سید عالم علیه السلام به مدینه هم انصار عاشق بودند هم عبدالله منافق و هم یهودیان و مشرکان ظاهر
خداوندا پناه بر تو از شز گرفتار شدن در نفس اماره
----------------------------
انت مولیالقوم من لا یشتهی
قد ردی کلا لئن لم ینته
این ولی خدا تو بزرگ و سرور ارادتمندان هستی
هر کسی به ستیز و مخالفت با تو قیام نماید و اصرار به ان ورزد یقینا نابود خواهد شد
مسایل السلوک
این بیت در ادامه همان فرمایش قبلی مولانا است
با این تفاوت که
ایشان یک مطلب مهم را گوشزد میکند و به استناد ایه ۱۵ سوره مبارکه علق میفرماید
هر کس در صدد ازار و اذیت انسان کامل ولی خدا اقدامی نماید مطمعنا نابود خواهد شد هم به لحاط زندگانی دنیا و هم به لحاظ کمال ایمان
مردان خدا مورد احترام و حفاظت حق هستند همین بس که در قران یک سوره بنام یکی لز انان یعنی لقمان اختصاص یافته است
------------------------------------------
چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم
مولانا در پایان مقدمه چیننی میفرماید برای اغاز بخش ششم
و میفرماید
هنگامی ان مجلس تکریم ان مرد اسمانی تمام شد با تمام احترام دست مبارک ان ولی خدا را گرفت و داخل حریم خانه شخصی خویش برد
مسایل السلوک
چیزی که مولانا در این بیت اخیر اموزش میدهد
اعتماد کامل به انسان کامل و گفتن تمام رازهای خویش به وی
زیرا این اطمینان به حصول نتیجه کمک خواهد کرد
تنها انبیا و اولیا مورد اعتماد هستند
زیرا انان مظهر تجلی صفات حق هستند
حق ستارالعیوب است و اولیا مظهر تجلی این صفت و همانطور که رازهای خویش را در دعا به خدا میگوییم
برای محرمان بارگاه الهی بازگو نمودن اسرار خویش بلامانع و ممدوح است
ولکل درجات مما عملوا
درجات هر کس بر اساس عملکرد اوست
نه بر اساس ادعای او و مدعی فقط حرف میزند
پیامبر فرمود
اینقدر عالم و حافظ قران و شهدای به ظاهر ....در اتش دوزخ خواهند سوخت
چون هیچ کدام حسن نیست اگر عملکرد خوب نبود و رضای حق در ان گنجایش نداشت
---------------------------------
نظرات شما عزیزان:
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 178
بازدید ماه : 395
بازدید کل : 14186
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
